سفارش تبلیغ
صبا ویژن


yeki ye duuuuuune

 

اهل دانشگاهم 
روزگارم بد نیست
نسبم شاید برسد به انشتین ؛ نیوتن 
یا ارسطو تالیس
اهل دانشگاهم
من کتابم را وقتی میخوانم 
که شده آخر ترم
اهل خوابستانم
خوابگاهم قفسی است ؛که ?-? تا
مثل من؛ شب همه شب ؛بر کف آن میخوابند
فکر من در پی امرار معاش
پی گرفتن قرض از رفقا 
یا پی وام از یک جای دیگر
یا که یک فرد دگر گم شده است
من نمیدانم که چرا میگویند …

علم بهتر است از ثروت
و چرا در کت دانشمندان پولی نیست
جور دگر باید دید
علم را باید شست پول را باید جست
من بدهکارم؛ بابت پول غذا ؛ بابت پول کتاب
پدرم پشت دوبار آمدن چلچله ها پشت دو برق 
چند وقتی است شده باز نشست
او ز ماشین خودش ؛ تاکسی ساخته است
اهل دانشگاهم
روزگارم بد نیست

*************

اهل دانشگاهم
رشته ام علافیست
جیب‌هایم خالیست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب
اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب می‌فهمم سهم آینده من بی کاریست
من نمی‌دانم که چرا می‌گویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار
و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
باید از مردم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آن‌ها فهماند
که من ایجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم!
کار ما نیست شناسایی هر دمبیلی
کار ما این است که مدرک در دست
فرم بیگاری هر شرکت بی پیکر را پر بکنیم


نوشته شده در چهارشنبه 89/4/23ساعت 8:44 عصر توسط mOhAnDeS نظرات ( ) | |


قالب رایگان وبلاگ پیجک دات نت

کد ماوس